عكس + خاطرات زندگي سيداميرعباس (قسمت سوم)
سلام به همه دوستان و همراهان وبلاگ اميرعباس بابا
دو سه روزه بچه مون روزها رو كامل ميخوابه و شبها از ساعت 12 و نيم شب تا ساعت 5 صبح يكسره گريه ميكنه و هوس خوردن شير ميكنه
آخه گريه كردنهاشم عادي نيست
يه جوري گريه ميكنه كه آدم دلش نمياد بيخيال شه و بخوابه
خلاصه ماروزها رو كه بالاجبار بيداريم و شب ها رو هم بايد شب زنده داري كنيم
اين شده شكل و شمايل من و مادر آقا سيد اميرعباس
هر كي ميخواد شبها برا راز و نياز و شب زنده داري بيدارش كنيم خبرمون كنه
به نظرتون چيكار كنيم كه وضع كمي تا قسمتي بهتر بشه ؟؟؟؟؟؟
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی